19/تير/1404
|
02:41
۲۲:۵۰
۱۴۰۴/۰۴/۱۸

همیشه پای  زن در میان است

با شروع انقلاب اسلامی ایران، بوی سوزشی از مستکبران عالم بلند شده بود که نگو و نپرس! 
به همین دلیل تصمیم گرفتند انقلاب را ساقط کنند. آنها در آذر ۵۹ کودتایی برنامه ریزی کردند که پای آمریکا در وسط آن قرار داشت.
سران کودتا برای شروع کار فسفر سوزاندند و گفتند: «باید یک پایگاه نظامی در نظر بگیریم که هم هواپیما داشته باشد، هم به تهران نزدیک باشد، هم رفقای‌مان آنجا باشند تا گول‌شان بزنیم. کجا؟ پایگاه هوایی نوژه همدان.»
سران کودتا با ارتش بعث عراق هماهنگ کرده بودند که در روز ۱۹ تیر در ساعتی مقرر وارد حریم هوایی کشور شوند تا آژیر قرمز پایگاه به صدا دربیاید و این شد رمز شروع کودتا.
پس از خوردن زنگ، هواپیماها به اسم حفاظت از مرز کشور بلند می‌شوند ولی به سمت تهران حرکت می‌کنند! «همان به چپ نگاه کردن و به راست شوت کردن خودمان در فوتبال.»
سه روز مانده به موعد کودتا، یکی از خلبانان بعد از جلسه توجیهی، مغزش را بیدار کرد و تازه فهمید چی‌به‌چی است. خلبان مذکور به خانه آمد و قضیه را برای مادرش تعریف کرد و چون همیشه پای یک زن شیردل در میان است؛ مادرش گفت: «شیر مادر و نان پدر حرومت اگر که این کار رو بکنی».
خلبان بعد از حرف مادر مصمم‌تر شد که کار را انجام ندهد و به دیدار آیت الله خامنه‌ای رفت و کل داستان را گذاشت کف دست ایشان.
از طرف دیگر یکی از درجه‌داران تیپ ۲۳ نوژه هم که وظیفه‌شان تصرف پایگاه بود بعد از دودوتا، چهارتا کردن دید از این کودتا آب و نانی برای ایران در نمی‌آید. پس به کمیته مراجعه کرد و همه چیز را لو داد.
با این لو در لو دادن‌ها، برای مسؤولین محرز شد که کودتا در کار است.
به سرعت ستاد خنثی‌سازی کودتا تشکیل و هم‌زمان با شروع کودتا، دست به کار شده و چنان درسی به خائنین و اربابان‌شان دادند که آن سرش ناپیدا!

ارسال نظر
پربیننده